” روز پرستاری رسید “
باز هم خورشیدِ عالمتاب از مشرق دمید * باز در سالی دگر، روزِ پرستاری رسید
از نگاهِ برخی از بالانشینان ای دریغ * نرس یعنی آنکه بر تن کرده روپوشِ سفید
گر به اسبِ شاه یابو گفته ایی الفاتحه ! * اولش توبیخ و بعدش نیز برخوردِ شدید!
شیفت را یک نرس می گرداند و جای سپاس*با دوصد ایرادِ بیجا رنجِ وی گردد مزید
بهرِ کسبِ لقمه ایی نانِ حلال ای دوستان * ره نشاید رفت بلکه سخت می باید دوید
نردبانِ پیشرفتِ این و آن پاینده باد! * گر که پشتِ ما پرستاران چو چوبِ تر خمید
شعرفرزین نیست غیراز آب درهاون زدن*تا کنون قشر پرستاری ز کس خیری ندید
اینکه گفتم شکوه ایی از کارِ مسئولینِ ماست*گوشه ایی هم از نگاهِ تندِ مردم بشنوید :
گر که سهواً از پرستاری خطایی سر زند * تا ابد بر آن خطاها می کنند ایشان کلید!
بس سخنهای غلط پشتِ سرِما گفته اند*دردِ عشق ای دوستان سخت است می باید کشید
هم مگر خود آستینِ خویش را بالا زنیم * ورنه چشمِ انتظارِ ما شود چون گچ ، سپید!
ای پرستاران جدا ازشکوه وشوخی وطنز*سود کرد آنکس که این روپوش را برتن خرید
هیچگه در کارِ بیماران نباید سست بود * این عمل از ما پرستاران بُوَد ، خیلی بعید
(با دل خونین لب خندان بیاور همچو جام)*مردِ حق از لطف حق هرگز نگردد نا امید
” ع . فرزین “
منبع:http://einfarzin.com
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها :
موضوع :
-مطالب- , فرهنگی , دانشجو وبسیجی , ,